سربازی که می دانست کشتن خانوادهاش اشتباه است اما آنها را کشت
تحقیقات در نوا اسکوشیا روز سه شنبه نشان داد که یک جانباز جنگ افغانستان از چندین اختلال روانی رنج می برد و در سال 2017 سه عضو خانواده و در نهایت خود را کشت، اما فهمید که اقداماتش اشتباه بوده است.
دکتر اسکات تریو، یک روانپزشک قانونی با 30 سال تجربه، شهادت داد که لیونل دزموند هنگامی که همسر، مادر و دختر 10 ساله خود را در خانه روستایی خود در بیگ تراکادی به ضرب گلوله کشت از توهم و مشکلات این چنینی رنج نمی برد.
تحقیقات مرگ و میر استان مشخص کرده است که دزموند در سال 2007 در افغانستان خدمت کرده است و بعداً تشخیص داده شد که به اختلال استرس پس از سانحه شدید، افسردگی شدید، اختلال شخصیت مرزی و توهمات مرزی در مورد وفاداری همسرش مبتلا شده است.
تریو که توسط تحقیقات موظف به انجام کالبد شکافی روانی دزموند شده بود گفت: “من فکر می کنم آقای دزموند فردی باهوش بود. در اقداماتی که انجام می داد می دانست که این اقدامات از نظر اخلاقی و قانونی اشتباه بوده است.”
شهادت تریو مهم است زیرا مامور تحقیقات شهادت روانپزشک دیگری را شنید که تأیید کرد دزموند از اپیزودهای تجزیه ای رنج می برد که باعث شد او باور کند که حوادث خشونت آمیزی را که در افغانستان تجربه کرده بود دوباره تجربه می کند. برخی از نزدیکان دزموند گفته اند که پس از آزادی پزشکی او از ارتش در سال 2015 و بازگشت به خانه در نوا اسکوشیا، او گاهی اوقات از فلاش بکهای جنگی ناتوان کننده رنج می برد.
خواهرش، شانتال، در ژوئن 2017 در مصاحبه ای گفت: “در رقص، او روی زمین می چرخید و فکر می کرد که هنوز در حال مبارزه است.” او می گفت: ” به گوشه ها برگرد، پشتش را به دیوار نگه دار.”
با این حال، تریو گفت هیچ مدرکی وجود ندارد که دزموند توهمات واقعی را تجربه کرده باشد که شامل گسست کامل با واقعیت است.
همچنین او گفت که سوابق تحقیق نشان می دهد که تفنگدار سابق حوادث بسیار کمی را تجربه کرده است. روانپزشک به شواهدی اشاره کرد که نشان می دهد دزموند یک بار خواب دیده که به افغانستان برگشته است و از خواب بیدار شده و متوجه شده است که همسرش را خفه می کند و به همین دلیل عذرخواهی کرد.
تریو گفت: “هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد یک رویداد تجزیه ای به اندازه این رفتار خاص که او در نهایت انجام داد (در 3 ژانویه 2017) طولانی خواهد بود.”
وکیل آدام راجرز که نماینده دارایی دزموند است، خاطرنشان کرد که دو شاهد پزشکی دیگر نیز اپیزودهای تجزیه ای را که دزموند تجربه کرده بود را توصیف کرده بودند. وکیل این احتمال را مطرح کرد که تصمیم دزموند برای خرید یک تفنگ و تغییر لباسش به یک لباس استتار شده درست قبل از قتل می تواند به یک رویداد تجزیه کننده اشاره کند.
هرچند تریو با این ادعا مخالفت کرد.
تریو گفت: “ما اطلاعاتی داریم که در 3 ژانویه، او چندین گفتگو با چندین نفر در یک دوره زمانی داشته است که در آنها به عنوان فردی سازمان یافته، مودب و کنترل شده معرفی شده است. انتظار من این است که برای فردی در یک حالت تجزیه ای که به گونه ای عمل می کند که انگار در یک منطقه جنگی است، این سطح از رفتار آرام و توام با خونسردی وجود نداشته باشد.”
تریو گفت که اگر دزموند از تیراندازی ها جان سالم به در برده بود نمی توانست خود را از مسئولیت کیفری مبرا کند.
بر اساس قانون جزا، اگر یک متهم اختلال روانی از درک ماهیت اعمال خود ناتوان باشد یا نتواند درک کند که اعمال خود اشتباه بوده است، می تواند از نظر کیفری بی گناه شناخته شود.