یاغی غرب وحشی، هری لانگابا، مدتی کوتاه بهعنوان گاوچران و تاجر در کلگری زندگی کرد
پیش از آنکه نخستین جشنواره «کلگری استمپید» برگزار شود، این شهر میزبان نوع متفاوتی از گاوچرانها بود.
هری لانگابا ــ که بیشتر با نام ساندنس کید شناخته میشود ــ شهرت خود را مدیون سرقتهای جسورانه از بانکها و قطارها بهعنوان یکی از اعضای باند «بوچ کسیدی» یا Wild Bunch است. اما دوره کوتاه زندگی او بهعنوان گاوچران و تاجر در جنوب آلبرتا، بخش کمتر شناختهشدهای از تاریخ غرب وحشی به شمار میآید.
اسناد تاریخی نشان میدهد که ساندنس کید حدود سه سال در اوایل دهه ۱۸۹۰ میلادی در آلبرتا زندگی کرده است. او reportedly بهعنوان کارگر مزرعه در «بار یو رنچ» در جنوب لانگویو کار میکرد، در هتل گرند سنترال کلگری یک سالن مشروبفروشی (سالون) راه انداخت و حتی توسط پلیس سوارهنظام شمالغرب به اتهام بدرفتاری با حیوانات بازداشت شد؛ اتهامی که مدت کوتاهی بعد کنار گذاشته شد.
دنیل باک، نویسنده و پژوهشگر آمریکایی، میگوید این دوره صرفاً «وقفهای در سبک زندگی آوارهوار» لانگابا بوده است؛ زندگیای که بین گاوچرانی، کار در مزرعه و گاهوبیگاه سرقت از قطار یا بانک در نوسان بود.
باک و همسرش آن میدوز ــ نویسنده کتاب Digging up Butch and Sundance ــ ابتدا مشغول تحقیق درباره زندگی بوچ کسیدی و ساندنس کید در آمریکای جنوبی بودند؛ از جمله این پرسش که آیا واقعاً در درگیری سال ۱۹۰۸ با ارتش بولیوی کشته شدند یا نه. در همین تحقیقات بود که بهطور اتفاقی متوجه شدند ساندنس کید زمانی در کانادا زندگی کرده است.
پژوهشهای آنها در اوایل دهه ۱۹۹۰ به اسناد مهمی انجامید؛ از جمله سرشماری آلبرتا در سال ۱۸۹۱ که لانگابا را بهعنوان یک اسبرامکن ۲۵ ساله در بار یو رنچ ثبت کرده بود، و مقالهای در روزنامه کلگری هرالد در نوامبر ۱۹۰۱ که از «یک کلگریایی سابق» به همین نام یاد میکرد که به اتهام قتل در تگزاس تحت تعقیب بود.
با وجود آنکه درباره ساندنس کید کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده بود، دوران حضور او در کانادا تا حد زیادی نادیده گرفته شده بود. به گفته باک، این بخش از زندگی او برای بسیاری از آمریکاییها ناشناخته بود.
یافتههای آنها در زمستان ۱۹۹۳ در نشریه Western Outlaw-Lawman History Association Journal منتشر شد.
بهجز پرونده اتهام آزار حیوانات که بهگفته باک احتمالاً ساختگی بوده و خیلی زود بسته شد، ساندنس کید در دوران حضورش در کانادا از دردسرهای جدی دور ماند.
چرا ساندنس کید به کانادا آمد؟
بخش زیادی از زندگی لانگابا در هالهای از ابهام قرار دارد. بین آزادی او از زندان در وایومینگ در سال ۱۸۸۹ و مظنون بودنش به مشارکت در یک سرقت قطار در سال ۱۸۹۲، تقریباً هیچ ردپایی از او در آمریکا وجود ندارد. اسناد مربوط به دوران حضورش در کانادا این خلأ تاریخی را تا حدی پر میکند.
پیتر ادواردز، خبرنگار جنایی و همنویسنده دایرةالمعارف جرایم سازمانیافته کانادا، میگوید فرار تبهکاران آمریکایی به کانادا در آن دوران رایج بوده است؛ همانطور که گفته میشود آل کاپون زمانی در موسجاوِ ساسکاچوان مخفی شده بود. دلیلش هم روشن بود: نیروهای آمریکایی نمیتوانستند آنها را در خاک کانادا تعقیب کنند.
به گفته ادواردز، ساندنس کید حتی تا جنوب ساسکاچوان سفر کرده و همراه دیگر یاغیان، پس از سرقتها در مناطقی مانند بیگ مادی و بیگ بیور ــ درست آن سوی مرز ــ پنهان میشده است.
گفته میشود لانگابا در اواخر اقامتش در آلبرتا، همراه با فرانک همیلتون یک سالون در هتل گرند سنترال کلگری راهاندازی کرد. ادواردز معتقد است بعید است یک گاوچران جوان بتواند صرفاً از راه کار قانونی چنین سرمایهای فراهم کند.
از نظر او، توانایی ساندنس کید در داشتن دو زندگی جداگانه ــ یک مجرم در آمریکا و یک کارگر محترم در کانادا ــ بسیار قابلتوجه است. او نامهای مختلفی هم به کار میبرد.
اگرچه بوچ کسیدی مانند ساندنس کید در آلبرتا کار نکرد، اما بر اساس مقالهای در نشریه گلنبُو در سال ۱۹۷۰، او دستکم یکبار در اوایل دهه ۱۸۹۰ برای دیدار با لانگابا به کانادا آمده بود.
به گفته منابع تاریخی، لانگابا گاوچرانی سختکوش و ماهر بود. اینکه چگونه وارد دنیای جرم و جنایت شد ــ پیش و پس از اقامت در کانادا ــ هنوز برای پژوهشگران روشن نیست.
دنیل باک میگوید: «اکثر گاوچرانها یاغی نبودند. سخت است توضیح دهیم چرا در میان صدها گاوچران غرب، ساندنس یکی از معدود افرادی بود که به چنین زندگی سرگردان و مجرمانهای کشیده شد.»
به باور او، هیجان و البته درآمد بالای سرقتهای موفق، عامل اصلی بوده است.
«واقعیت این است که اگر تمام عمرت گاوچران میماندی، احتمالاً فقیر از دنیا میرفتی.»
ساندنس کید پس از نزدیک به یک دهه سرقت در سراسر آمریکا، در اوایل قرن بیستم همراه با بوچ کسیدی و شریک عاطفیاش، اتا پلیس، به آمریکای جنوبی گریخت.
باور رایج این است که بوچ کسیدی و ساندنس کید در سال ۱۹۰۸ در بولیوی کشته شدند، هرچند این روایت همچنان مورد تردید است. اتا پلیس نیز بدون هیچ رد و نشانی ناپدید شد.
همانطور که ویکی کلی در نشریه گلنبُو در سال ۱۹۷۰ نوشت:
«هرچند چنین داستانهایی بهندرت به غرب کانادا مربوط میشوند، سه سال زندگی آرام ساندنس کید در آلبرتا پیوندی جالب با مرزهای افسانهای آمریکا ایجاد میکند.»

