خاطرات تلاش کاناداییها پس از گذشت 20سال از حملات 11سپتامبر
پس از گذشت نزدیک به بیست سال از حملات تروریستی یازده سپتامبر، کاناداییها دربارهی خاطرات خود و اتفاقات آن دوران صحبت میکنند.
مارک توریک یک آتش نشان اهل کلگریست، او به یاد میآورد چهارماه پس از حادثه با گروهی از افسران پلیس، جسدی را که از زیر آوار ساختمان مرکز تجارت جهانی بیرون کشیده بودند، نظاره میکردند.
توریک یکی از صدها کانادایی است که با نزدیک شدن به بیستمین سالگرد حمله تروریستی یازده سپتامبر، خاطرات این فاجعه و تلاشهایش برای کمک رسانی را به یاد میآورد.
توریک، پس از گذشت بیست سال از آن حوادث با نگاه کردن و جستجو در دهها عکس گرفتهشده از آن زمان، خاطرات خود از حضور در نیویورک چهارماه پس از یازده سپتامبر ،هنگامی که آتشنشانها همچنان بدنبال اجساد باقی مانده در زیر آوار بودند، را به اشتراک میگذارد.
در کنار این عکسها یک جعبه پر از روزنامه، مجله و نوارهای ویدیوئی قرار دارد. او که حالا معاون فرماندهی آتش نشانی کلگری است دربارهی آن جعبه گفت:” بیشتر از 15سال است که این جعبه را باز نکردهام. چیزهای کوچکی وجود دارند که آدم با خود حملشان میکند اما از فکر کردن و پرداختن به آنها خودداری میکند.”
صبح ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، چهار حمله تروریستی هماهنگ در خاک آمریکا انجام شد. دو هواپیمای ربوده شده به برجهای دوقلو برخورد کردند، هواپیمای سوم پنتاگون را هدف قرار داد و هواپیمای چهارم که تروریستها نتوانستند آن را به هدف مورد نظرشان بزنند.
نزدیک به 3000نفر کشته و بیش از 25000نفر زخمی شدند.
توریک یکی از صدها آتش نشان کانادایی بود که برای کمک به آتش نشانان محلی در بیرون آوردن اجساد زیر آوار به آمریکا رفت. آتش نشانان بسیاری از خارج مرزها به کمک آنها شتافتند، حرکتی که او آن را ” ماموریت حمایت” مینامد.
” بدیهی بود که همهی آنها از این اتفاق ویران شده بودند و هرکس یکی را میشناخت( که در زیر این آوار بود) و تنها کاری که از دستت برمیامد این بود که به جستجو ادامه دهی و با آنها صحبت کنی و برایشان آرزوهای خوب کنی.”
او و پنج نفر دیگر از تیم امداد و نجات سنگین کلگری حدود یک هفته تلاش کردند تا بتوانند با آنچه اتفاق افتاده کنار بیایند و در عین حال به بهترین نحو همکاران آمریکایی خود را دلداری دهند.
وحشت حاصل از حملات 11 سپتامبر در ذهن خیلیها برای همیشه خواهد ماند، اما برای شهردار یک شهر کوچک از آتلانتیک کانادا متبادر کنندی پیام” غلبهی عشق بر نفرت” نیز است.
وقتی که ایالات متحده، حریم هوایی خود را بست؛ شهر گاندر در نیوفاندلند و لابرادور باند پرواز خود را برای پروازها باز کرد، و حدود 38هواپیما با بیش از 6500مسافر در شهری با جمعیت 9000نفر فرود آمدند. پرسی فارول که در آن زمان معاون شهرداری بود میگوید:” آن اتفاق یک کابوس لجستیکی بود.”
فارول میگوید:” مسافران به غذا، آب، لباس، مترجم و پناهگاه نیاز داشتند، آنها از 95 کشور مختلف آمده بودند و بعضیهایشان اصلا نمیدانستند چرا به اینجا آمدهاند یا این شهر کجای نقشهی جغرافیاست. برخی دیگر نگران عزیزانشان در نیویورک بودند اما مردم گاندر و جوامع نزدیک همگی به کمک آنها آمدند.”
“هرکس هر چه در توان داشت برای فراهم کردن پتو، بالش، لباس، غذا و هرچه که مسافران می خواستند، کمک کرد.”
این کار مردم گاندر الهام بخش خیلی از افراد در سراسر جهان شد.