مرکز کانادایی سیاستهای جایگزین مطالعهای اعلام کرد؛ در سال گذشته، کاناداییهایی که حداقل درآمد را داشتهاند بیش از یک سوم درآمد خود را برای اجارهی خانه پرداختند. قابل توجه است حتی در استانهایی با بالاترین حداقل دستمزد از جمله بریتیشکلمبیا، انتاریو و آلبرتا، بالاتر بودن حداقل دستمزد به بهتر شدن شرایط زندگی مستأجر کمکی نکرده چراکه صاحبخانهها به دلیل درخواست اجارههای بالاتر، سهم بیشتری از این دستمزدها را به دست آوردند. در واقع در استانهایی که دستمزدها افزایش پیداکرده، این افزایش به نفع مالکان و اقشار مرفه جامعه شده نه طبقهی کمدرآمد.
گفتنی است بیشترین شکاف بین حداقل دستمزد و هزینهی اجاره برای یک آپارتمان متوسط یکخوابه در ونکوور و تورنتو بوده است. در این دو شهر، دستمزد اجارهی یک آپارتمان یکخوابه دو برابر حداقل دستمزد تعیینشده در آن زمان بود. تنها شهرهایی که دستمزد اجارهی آپارتمان یکخوابه کمتر از حداقل دستمزد بوده شربروک، تروآ-ریویر و سگنه در کبک بودند.
منتقدان معتقدند بحران مسکن فقط عدم تطابق بین عرضه و تقاضا نیست. بلکه عدم تطابق بین حداقل دستمزد و هزینهی اجارهی آپارتمان متوسط و انتقال آشکار ثروت از افراد کمدرآمد به افراد ثروتمند است؛ که نادیده گرفته میشود. از نظر آنها، سیاستهای سرکوب دستمزد، عرضهی کم مسکن اجارهای و بازارهای اجارهی ضعیف، عوامل افزایش اجارهها برای اقشار کمدرآمد محسوب میشوند.